من از حس رهایی هیچ نمی ترسم
من حتی از رفتن توهم نمی ترسم
من از سردرگمی هام گیج شدم
منو دریاب که بی تو گم شدم
من از آغوش تو هیچ نمی ترسم
تو باشی من از مرگم نمی ترسم
میخوام بمیرم در هوای تو
من نمی ترسم از بوی تن تو
تو، آغوش تو از مرگ نمی ترسم
من از بوی تن تو مست و گیج نمی ترسم
این منو سمت آغوش تو می کشه
بگو تقدیر ولی آخرش اینطوری میشه
یا تو آغوش تو با تو می میرم
یا به بوی تن تو و مست تو می میرم...