من از اشک غمت می ترسم
دلت بامن نیست از این می ترسم
من از سردی چشم های تو می ترسم
میشه کنارت بود و معنی نگاهت رو نفهمید
نه از بغض ات ،نه از اشکت پریشونم
میخوام تو خلوتت کنار گریه هات باشم
عاشقانه برای تو می نویسم
میشه تو باشی و برای تو نخونم
من که مدیونم به عشقت
من که لبریزم از عشقت
من میونه این همه غصه
عجب صبری دلم داره