میشود گاهی به حال من رسید.
درد بی درمان عشق راهم چشید.
میشود در کوچه ی بغض قاه قاه هم گریست.
چاره ی هر بغض راهم گریه کرد.
چاره ی دل را تو میدانی عزیز.
میدانی که دل در دست تو دارم عزیز.
میترسیو ازمن دور میشی ای عزیز.!
عاقبت گالیله گردم تا که باز بینم روی تو عزیز.
گالیله وقالیله وگردی زمین می رساند بازهم من رابه تو ای عزیز!