من از اشک غمت می ترسم
دلت بامن نیست از این می ترسم
من از سردی چشم های تو می ترسم
میشه کنارت بود و معنی نگاهت رو نفهمید
نه از بغض ات ،نه از اشکت پریشونم
میخوام تو خلوتت کنار گریه هات باشم
بذار باشم کنار تو بذار آرامش ات باشم
تو حریم دلواپسی هات بذار من هم کمی باشم
بذار تو خلوتت بذار من هم کمی باشم
میسوزم از حسرت که باشم کنار تو
کنار تو باشم کنار بغض و دلتنگی های تو
من از سردی چشم های تو می ترسم
من از نابودی بغض تو می ترسم...